معنی جاده محیطی

حل جدول

جاده محیطی

کمربندی


جاده ابریشم

جاده تاریخی بین خاورمیانه و چین


جاده

راه

فارسی به عربی

محیطی

بیئی


جاده

بوابه، جسر، شارع، طریق، مسار

فرهنگ معین

جاده

(دِّ) [ع.] (اِ.) شاهراه، راه بزرگ.،~صاف کن کنایه از: آن که وسیله پیشرفت یا پیروزی دیگران را فراهم می کند.

فرهنگ عمید

جاده

راه وسیع و بزرگ، شاهراه،
راه وسیع عمومی در خارج شهر،

مترادف و متضاد زبان فارسی

جاده

اتوبان، راه، شارع، شاهراه، طریق، طریقه

ترکی به فارسی

جاده

خیابان

فرهنگ فارسی هوشیار

جاده سازی

ایجاد جاده ساختن جاده راه سازی.


جاده کشیدن

(مصدر) راژه ساختن ایجاد جاده کردن راه درست کردن.


جاده

شاهراه

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

جاده

راه

فارسی به ایتالیایی

جاده

strada

فارسی به آلمانی

جاده

Die [noun], Spur, Straße (f), Weg [noun]

معادل ابجد

جاده محیطی

90

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری